مسئله شكنجه و زندان – 2
يكي ديگر از شكنجه هايي كه روي من صورت گرفت، آويزان كردن بود، آنها لباس هاي مرا درآوردند، سپس با فندك و گاهي اوقات با شمع نقاط حساس بدنم را ميسوزاندند و ميگفتند:« چون امامزاده هستي ميخواهيم اطرافت را با شمع روشن كنيم ... در يكي از روزهاي ماه رمضان، آنها مرا با زبان روزه، لخت مادرزاد آويزان كردند و ....»(همان، صفحه 156 تا 162)
چرا چنين ميكنند؟ پاسخ را از كتاب «روزهاي تاريك بغداد» بخوانيد:« اساسا فلسفه و انگيزه تشكيل سلولهاي انفرادي در طول تاريخ و توسط همه ديكتاتورها از جمله آقاي «زندان ساز»(منظور نويسنده رجوي است) همين بوده است كه بعد از مدتي «زنداني» در «زندان انفرادي» تبديل به «بركه» شود تا «بركه» از راكد بودن بگنده و دوباره در زندان بزرگتر، يعني مناسبات اجتماعي و تشكيلات آلوده به استبداد پرتاب شود.»(ص 125)
جالب اينكه در كتاب «خاطرات عزت شاهي» آمده است:« در ايامي كه در كميته بودم با بعضي از آقايان اختلافاتي داشتيم، از جمله گاهي اوقات با آقاي مهدوي كني در بعضي مسائل مشكل داشتيم. ايشان ميگفت: اگر حكومت اسلامي شكست بخورد و از بين برود بهتر از اين است كه ما بخواهيم با زور سرنيزه حكومت را نگه داريم، شكست بخوريم بهتر از اين است كه شيوه و روش حكومت مان ديكتاتوري و استبدادي باشد.»(ص 200)
نميدانم امروز ديدگاه و نظر آقاي مهدوي كني و امثال ايشان راجع به اوضاع و احوال چيست؟ و از آنچه بر سر مخالفان و دگرانديشان و حتي خيلي از دوستان آمده است چه برداشتي دارند؟ و آيا هنوز بر همان نظر قبلي خود هستند يا نه؟ اما اين را بخوبي ميدانم كه «مسئله زندان و شكنجه» همچنان وجود دارد، و به نظرم تا هنگامي كه افرادي حاضر باشند حقوق بگيرند براي زندانباني و شكنجه گري، ما ايرانيان طعم شيرين آزادي و مردمسالاري و .... را نخواهيم چشيد.
واقعا همواره اين سئوال براي من مطرح بوده و هست كه چگونه ميشود افرادي پيدا شوند كه نان خانواده خود را از راه زندانباني و شكنجه گري تامين كنند؟ متاسفانه اين واقعيت كه «انسان گرگ انسان است» در جوامعي همچون ما به تلخترين وجه خود را به نمايش گذاشته و ميگذارد، و تا روزگاري كه گرگهاي گرسنه در جامعه ما وجود دارند رهايي از «مسئله زندان و شكنجه» وجود نخواهد داشت. مهار و سير كردن اين گرگهاي گرسنه راه رهايي ما از «زندان و شكنجه» است، و البته قرار بود كه انقلاب اسلامي چنين بكند! و
در عين حال فكر ميكنم انقلابي كه بنام خدا انجام شد، خداي رحمان و رحيم، اين ظرفيت و پتانسيل را داشته و دارد كه خود را آلوده به «زندان و شكنجه» و ظلم و ستم نكند چرا كه رسول خد(ص) فرمود: ملك با كفر باقي ميماند اما با ظلم و ستم نه. بر اين باورم كه بسياري از آنچه در اين سالها انجام گرفته با ماهيت انقلاب سازگار نبوده و بر آن عارض گشته است، و از اين رو اميدوارم حكومتگران دلسوز ما فرصتهاي پيش رو را دريابند و با رهايي زندانيان عقيدتي و سياسي فضاي تازه اي خلق كنند، در غير اينصورت سرنوشت به گونه ديگري رقم خواهد خورد. قاعده و سنت هاي الهي حاكم بر تاريخ به هيچكس و نظامي رحم نخواهد كرد. هرچند حاكمان ما خود را به هيچكس جز خدا پاسخگو نميدانند و براي تاريخ نيز ارزشي قائل نيستند، اما چه ميشود كرد كه چرخ تاريخ بعضا آموزه هاي بس غريب دارد، و همچنانكه ما امروز تاريخ ديروز را مينويسيم و ميخوانيم و داوري ميكنيم، فردا نيز تاريخ امروز ما را مينويسند و ميخوانند و داوري ميكنند. به تعبير امام علي(ع) آن افرادي در اين دنيا صالح و رستگارند كه هم در پيشگاه مردم و هم پيشگاه خدا پاسخگو بوده و رضايت هر دو را جلب نمايند.
نظرات
M.S :
طيب الله حاج آقا!!!
http://mathcom.blogfa.com
M.S - January 16, 2006 9:04 AM
نوید :
مگر خود خدا از عذاب در جهنم صحبت نمی کند؟ چرا باید جهنم انگونه باشد که در قران توصیف شده؟ چرا خدا نمی تواند ادمهای بد را از مواهبی محروم کند به جای انکه در اتش بسوزاند؟
مزروعی : هرچند برخی ازماها علاقه داریم ازهرموضوعی برای طرح سئوالات
وموضوعاتی که جندان ربطی هم بهم ندارند استفاده کنیم وبه نظرم سئواللات طرح شده ازاینگونه است و فکر نمی کنم که درقالب وبلاک بتوان به بحث پیرامون اینگونه سئوالات فکری وعقیدتی پرداخت اما ازسراحترام واضطراردونکته رایادآور میشوم : 1- درعقائد وآموزه های دینی ما آمده دنیا مزرعه آخرت است ،یعنی هرآنچه مادراین دنیا بکاریم درآن دنیا درو می کنیم ،بهشت وجهنم رااعمال مامی سازد هم دراین دنیا وهم درآن دنیا،بااین تفاوت که
درآنجادیگرفرصتی برای عمل نیست ولی دراین دنیاانسان می تواندتوبه کند و
تغییررفتاردهدوجبران مافات کندو... 2- درسایه این توضیح قیاس دنیا باآخرت
اشتباه است وربط موضوع آزادی وپیامدهای آن که یک امرکاملا دنیوی است با
مجازاتهای اخروی قیاس مع الفارق است. خداوند حهنم وآتش را خلق نکرده است
برای انکه انسانهای بدکاررامجازات کند وبسوزاند بلکه خداوندبه ماانسانها یادآور
می شود که اعمال شما بهشت ودوزخی رابرای شما می سازد که درآن گرفتار
خواهید شد ودرواقع خداوند یک قانون وقاعده حاکم برهستی رابمایادآور می شود.آیا اگرهمه انسانها نیکوکاروصالح باشندبازهم سئوالات شما جای طرح
می یابد؟
نوید - January 21, 2006 8:06 AM