یک خبرگزاری که در شیفتگی نسبت به دولت نهم و اتخاذ موضع منفی نسبت به دولت خاتمی کمنظیر است، اخیرا دست به محاسبه عجیب و گزارشسازی عجیب تری زده است تا نشان دهد که دولت نهم کمترین سهم استفاده از درآمد نفتی را طی سالهای ۸۱ الی ۸۵ داشته است! در خبرسازی این خبرگزاری آمده است:
«با استناد به آمارهای رسمی بانک مرکزی مشخص شد، کمترین درصد سهم دولت در استفاده از درآمدهای نفتی در سال ۸۵ به میزان ۱/۷۳ درصد و بیشترین سهم دولت در استفاده از درآمدهای نفتی در سال ۸۲ به میزان ۳/۸۰ درصد بوده است. به گزارش فارس، براساس محاسباتی که با استناد به آمارهای رسمی بانک مرکزی طی سالهای ۸۱ تا ۸۵ صورت گرفته است، بیشترین درصد استفاده دولت از درآمد نفت (بدون سهم شرکت نفت) در سال ۸۲ بوده است، به این ترتیب که دولت در این سال، از مجموع ۲۷ میلیارد و ۳۵۵ میلیون دلار درآمد صادرات نفت خام، فرآوردههای نفتی و میعانات گازی، ۲۱ میلیارد و ۹۷۴ میلیون دلار آن را استفاده کرده است. براساس این گزارش، در صورتی که ۲۳۳ر۴ میلیون دلار سهم شرکت نفت را نیز به عنوان استفاده از درآمد نفت محاسبه کنیم، طی این سال ۸/۹۵ درصد کل درآمد نفتی کشور مصرف شده است که بالاترین رکورد طی پنج سال مورد بررسی به شمار میرود. بنا بر این گزارش، سهم مصرف دولت از درآمدهای نفتی بدون محاسبه سهم شرکت نفت در سال ۸۵ به کمترین رقم یعنی ۱/۷۳ درصد طی پنج سال مورد بررسی رسیده است و دولت ۴۲ میلیارد و ۱۸۰ میلیون دلار از مجموع ۵۷ میلیارد و ۴۳۶ میلیون دلار درآمد صادرات نفتخام، فرآوردههای نفتی و میعانات گازی را استفاده کرده است. با اضافه کردن ۱۲ میلیارد دلار سهم شرکت نفت از درآمدهای نفتی سال ۸۵، درصد استفاده از درآمدهای نفتی در این سال به ۹۴ درصد میرسد که کمتر از سالهای ۸۱ و ۸۲ و بیشتر از سالهای ۸۳ و ۸۴ است.» توصیه میکنم، بار دیگر این گزارش را بخوانید تا دریابید طرفداران دولت نهم به چه شعبدهبازی ای برای اینکه اثبات کنند «کمترین سهم دولت از درآمد نفتی در سال ۸۵ محقق شد»، متوسل شدهاند.
ظاهرا تصور گزارشنویسان بر این بوده است که دیگران حساب و کتاب و بازی با اعداد و ارقام سرشان نمیشود و از طریق «بازی آماری» میتوان آنها را فریب دادو کارنامه موفق برای دولت نهم درست کرد! در این گزارشسازی، یک صورت داریم (هزینه ارزی دولت) و یک مخرج (درآمد نفت)، خوب روشن است که وقتی درآمد نفت افزایش مییابد، اما صورت کسر به همان میزان افزایش نمییابد حاصل تقسیم کمتر میشود و اثبات این موضوع احتیاج به چشمبندی ندارد.وآنچه اتفاق افتاده است هیچ ارتباطی به عملکرد دولت خاتمی و دولت نهم ندارد، بلکه به دلیل افزایش شدید قیمت نفت و درآمد افسانهای کشور در دو سال ۸۴ و ۸۵ چنین اتفاقی افتاده است، اما مهمتر اینکه صحت این گزاره که «کمترین سهم دولت از درآمد نفتی در سال ۸۵ محقق شد» نیز هیچ معنایی را در عالم خارج و اقتصاد ایران، مستفاد نمیکند زیرا در همین گزارش آمده، میزان هزینه ارزی دولت نهم در سال ۸۵ معادل ۱۸۰ر۵۴ میلیارد دلار (از ۴۳۶ر۵۷ میلیارد دلار درآمد نفت) در برابر رقم ۲۰۷ر۲۶ میلیارد دلار (از ۳۵۵ر۲۷ میلیارد دلار درآمد نفت) دولت خاتمی در سال ۸۲ بوده است و این، به معنای استفاده بیش از دو برابر درآمد نفت توسط دولت نهم در سال ۸۵ نسبت به دولت خاتمی در سال ۸۲ است و اتفاقا این رقم است که بسیار معنادار است و جای سوال دارد و نه اینکه نسبت هزینه ارزی دولتها را با درآمد نفت محاسبه و اعلام کمترین کرد! و سوال این است که مگر قرار بوده، هرچقدر درآمد نفت افزایش یافت هزینههای دولت هم به همان نسبت افزایش یابد؟ پس «حساب ذخیره ارزی» به چه منظوری تمهید شده است؟
نکته مهمی که در استفاده دولتهای پس از انقلاب از درآمد نفت وجود دارد در میزان وابستگی بودجه دولت به نفت محاسبه پذیر است و اینکه در بودجههای سنواتی دولتها به چه میزان از درآمد نفت، درآمد مالیاتی و سایر منابع استفاده کردهاند. در جدول زیر با تکیه بر عملکرد بودجههای سنواتی طی سالهای ۷۶ به این طرف درصد وابستگی بودجه دولت به نفت محاسبه شده است و از قضای روزگار، کمترین میزان وابستگی بودجه دولت به نفت به سال ۸۲ و بیشترین به سالهای ۸۴ و ۸۵ تعلق دارد و در مورد سالجاری نیز هنوز نمیتوان ارزیابی نهایی داشت.
ملاحظه میشود که چگونه میتوان با « بازی آماری» به صدور گزارههایی اقدام کرد که واقعیت را واژگونه و عملکرد منفی را مثبت نشان دهد و این از هنرهای خبرگزاریای است که حتی در این دوران هم اصرار دارد عملکرد دولت خاتمی را نقد و رد کند اما جلوی چشمش را نبیند. خبرگزاریای که مدیرعامل جدید آن از مظلومیت رسانهای دولت نهم سخن رانده و به ضرورت رفع این نقیصه تاکید کرده است، اما آیا راهکار مقابله با مظلومیت، وارونهنمایی واقعیت است؟ وچقدر خواجه عبدالله انصاری درست و زیبا گفته است :« ای کی خار را در چشم دیگران می بینی چرا درخت را در وجود خود نمی بینی؟»